ضرب المثلهای فارسی و ایرانی به ترتیب حروف الفبا:
🍁 🍂 🌷 🌹 🌻 🌼 🌸 🌺 💐 🍀 ☘️ 🌿 🌱 🌴 🌳
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
به عنوان گله یا تعجب به کسی که پس از مدتها پیدایش شده و نزد کسی برود میگویند.
مانعی برای رفتن وجود ندارد، معمولاً در مواقع قهر و یا هنگامی که کسی نصیحت و ممانعت برای عدم انجام کار ناصلاح را بپذیرد، به طرف مقابل میگویند.
در رنج و سختی شدید قرار گرفتن، با ناراحتی و مشقت فراوان مواجه شدن.
- رحم خوب است اگر در دل کافر باشد
سفارش و تمجید از رحم و مرّوت و مهربانی.
- رخت بعد از عید به درد گَل منار میخورد
چیزی یا کمکی که بعد از موقع لزوم بدست آید و به موقع و به جا نباشد دیگر به درد نمیخورد.
- رستم است و همین یک دست اسلحه
نظیر: امامزاده است و همین یک قندیل.
- رطب خورده منع رطب چون کند؟
کسی که دیگری را نصیحت کرده و از انجام کاری باز میدارد اما خود رعایت نکرده و آن کار را انجام دهد مسلماً نصیحتش بیاثر خواهد بود.
- رفت آنجا که عرب نی انداخت
جای نامعلوم و ناشناخته، کسی که در مکان نامشخصی غیب یا گم شده و یا از بین رفته باشد.
- رفتنش با خودشه آمدنش با خدا
کسی را که از زمان بازگشتش بیاطلاع باشند میگویند.
قلق و لمِ و خلق و خوی که از آن طریق بتوان در کسی نفوذ کرد و او را در اختیار گرفت.
- رنگ رخساره خبر میدهد از سرّ ضمیر
چهره و رنگ و رو و سر و وضع شخص نشان دهندة احوال درونی اوست (مثلاً رنگ زرد نشان دهندة کسالت و بیماری است، رنگ سرخ نمایانگر خجالت و یا عصبانیت و یا بیحوصلگی و نامرتب بودنش گویای آشفتگی و پریشان حالی اوست).
- روت نمیشه غربیل بگیر جلوت
به مسخره به کسی میگویند که از انجام کاری یا رفتن به جایی و یا در بیان مطلبی بیمورد و بیدلیل خجالت بکشد.
فریب خوردن.
- روده بزرگه روده کوچیکه رو خورد
مبالغه برای نشان دادن شدت گرسنگی.
پر حرفی و پر چانگی.
صداقت و یکرنگی.
به صورت اول در آمدن و بازگشتن به حالت نخست. تکرار کاری را از اول.
کاری را از روی شک و تردید انجام دادن و چندان به نتیجهاش مطمئن و امیدوار نبودن.
هنگامی که یار اختیار معاش دست نالایق یا ناشی بیفتد.
رزق و روزی و مقدار آن را خداوند معین میکند و هیچ آفریدهای را بینصیب نمیگذارد.
- روزی مهمان پیش پیش میآید
نباید از آمدن میهمان ناراحت شد چون بنا بر عقیده مسلمانان، رزق و روزی معین خود را به همراه میآورد و یا حتی قبل از آمدنش روزیاش میرسد.
- روغن ریخته را نذر امامزاده کردن
بخشیدن مال یا چیزی که از دست رفته یا به درد نخور و غیر قابل استفاده باشد، بخشش چیز به هدر رفته.
- رو که نیست سنگ پای قزوینه
پر رویی و وقاحت.
از فرط شور و شوق آرام و قرار نداشتن.
کسی که در ناز و نعمت و در آسایش و راحتی خیال به سر میبرد.
- روی دست کسی زدن (بلند شدن)
از کسی پیشی گرفتن، به رقابت با کسی برخاستن.
- روی یک آجر صد چرخ میخورد
شخصی بسیار فعال و پر انرژی که با امکانات کم کارهای مختلفی را انجام میدهد.
غیرت و شرافت و مردانگی را گرو گذاشتن و ضمانت کردن.
- ریش و قیچی را دست کسی دادن
اختیار تام و کامل در مورد چیزی یا کاری به کسی دادن.
کسی که به همانگونه که ظاهرش نشان میدهد نیست و عیب و علت و خلاف و ناخالصی در کار یا نیتش وجود دارد.
برچسب ها : ضرب المثلهای فارسی و ایرانی , ضرب المثل , ضرب المثل فارسی , ضرب المثل خنده دار , ضرب المثل کودکانه , ضرب المثل های خنده دار , ضرب المثل خنده دار کوتاه , ضرب المثل مسخره , ضرب المثل زشت , ضرب المثل های قدیمی , ضرب المثل خنده دار با معنی , ضرب المثل های محلی , ضرب المثل طنز امیز , ضرب المثل قدیمی با معنی , ضرب المثل خنده دار با معنی , ضرب المثل پانتومیم , بانک ضرب المثل , ضرب المثل های فارسی با معنی , بانک ضرب المثل با معنی , ضرب المثل فارسی با تصویر